امروزه، خودروهای جدید، حتی آنهایی که از نظر قیمتی در ردهی چندان بالایی قرار نمیگیرند هم، مجهز به سیستم صوتی قابل قبولی هستند. افزایش سطح انتظار مشتریان، شرکتهای خودروسازی را مجبور به ارتقای این قسمت کرد. سیستم صوتی خودرو برای برخی اهمیت فوقالعادهای دارد بهطوریکه برای آن هزینههای چند میلیون تومانی میکنند تا بهترین صدای ممکن را به دست بیاورند. حرفهایها چنان روی سیستم صوتی کار میکنند که گویی جمعی از نوابغ الکترونیک دور هم جمع شدهاند. البته در این میان شرکتهای بزرگی نیز در دنیا شکل گرفتهاند که به این آتش دامن میزنند. این تبوتاب حکایت امروز و دیروز نیست. داستان سیستم صوتی خودرو، داستانی ۹۰ ساله دههی ۲۰ در غرب وحشی، دههی فوران اقتصادی ناشی از صنعت نفت و فولاد بود. غولهای اقتصادی و سرمایهگذاری آمریکا در این زمان بود که پایههای خود را در بازار مصرفکنندههای چشم و گوش بسته فرو بردند. صنعت خودرو، یکی از دستاوردهای رونق اقتصادی در دههی ۲۰ بود. طی همین ۱۰ سال، صنعت نهچندان مدرن اتومبیل چنان پیشرفتی کرد که مهندسان اروپایی را انگشتبهدهان گذاشت. رشد فزایندهی تولید و مصرف خودرو در آمریکا، انتظارات مختلفی را نیز بهوجود آورد. مشتریان خاص، درخواستهای خاصی داشتند و بابت آن پولهای خاصی را نیز میپرداختند. اواخر دههی ۲۰، دنیای الکترونیک تحت تأثیر اختراع ترانزیستور قرار گرفته بود. کامپیوترها هنوز تبدیل به غولهای محاسبه و منطق امروزی نشده بودند. به همین دلیل ساخت لوازم و قطعات الکترونیکی در ابعاد کوچک چندان میسر نبود. با اینکه استفاده از رادیو در بین مردم دنیا رواج فراوانی داشت ولی هنوز معبری بین رادیو و خودرو حفر نشده بود.درست در ۱۹۳۰ میلادی بود که تیمی کوچک از مهندسان کمپانی موتورولا اولین سیستم صوتی خودرو را که شامل یک رادیو تکبانده موسوم به Mono بود ابداع کردند. خودرویی که موتورولا آن را برای تعبیه رادیوی خود انتخاب کرده بود، یک Studebaker بود. کمپانی موتورولا به لطف همین ابداع، توانست میلیونها دستگاه از رادیوهای خودرویی خود را به فروش برساند. این شرکت آنقدر در این حوزه موفق بود که حتی سفارش ویژهای از نیروهای پلیس دریافت کرد که طی آنها میبایست سیستمهای دریافت و ارسال رادیویی دو موج طراحی میکرد. از دههی ۳۰ تا ۵۰ میلادی شرکتهای مختلفی شانس خود را برای حضور در این بازار بکر تست کردند ولی تقریبا هیچکدام موفق نبودند. تا اینکه در ۱۹۵۲ کمپانی Blaupunkt آلمان برای اولینبار یک سیستم صوتی رادیویی FM با سیستم فراگیر صوتی را درون خودرو تعبیه کرد. این برای اولینبار بود که مشتری میتوانست موجهای رادیویی را خود انتخاب و ایستگاه موردنظرش را نیز جستوجو کند.
با آغاز دههی ۶۰ و پیشرفت ترانزیستورها، اولین سیستمهای پخش کاست نیز روی کار آمدند. کرایسلر در این زمینه پیشتاز بود. این همان دورهی نوار کاستهای موسوم به ۸-Track بود. شرکتهای بزرگی در این بازی وارد شدند ولی فیلیپس از همه بهتر عمل کرد. بعدها کنوود و بلاوْپوکنت توانستند نوآوریهای بیشتری را در این بخش به دست بیاورند ولی باز هم موفقیت از آنِ برندهای دیگری مانند پایونیر و آلپاین بود. تا اینجای کار به دههی ۷۰ میلادی رسیدهایم. حالا دیگر تمرکز شرکتها چندان روی مکانیزم پخش نیست. حالا دیگر همه روی کیفیت صدای پخششده کار میکنند؛ یعنی ایامی که اسپیکرها و باندها از اهمیت ویژهای برخوردار شدند. این همان ایامی بود که کمکم جدال گوشخراش صدای بلند و بلندتر استارت خورد. خروجی قویتر صدا، رابطهی مستقیمی با برق خودرو داشت. چیزی که میبایست خودروسازان نیز به آن توجه میکردند. طی دههی ۸۰ باندهای چند واتی دیگر چنگی به دل نمیزدند. حالا بحث، بحثِ آمپلیفایرها و سابووفرهاست.
بخشهای اصلی یک سیستم صوتی :
هدیونیت :اولین رابط بین کاربر و صوتی که از خودرو پخش میشود، هدیونیت است. چرا کار را پیچیده کنیم؟ هدیونیت همان چیزی است که قدیمیها به آن ضبط میگفتند. کنسول اصلی که کاست درون آن قرار میگرفت و بعدها سیدی بهجای آن آمد. حالا هم که همهچیز ساده شده و با اتصال یک فلش USB یا اتصال به گوشی تلفن همراه از طریق پورت AUX هزاران آهنگ در دسترس است. هدیونیتها بهمرور زمان تغییرات گستردهای کردند. نمونههای اولیه جعبههای سنگین و سادهای بودند که تنها رادیو روی آن سوار شده بود. بعدها با پیشرفت تکنولوژی و البته ملاحظات امنیتی، کل هدیونیت را میشد از محفظهاش بیرون کشید. چند سالی که از این قابلیت گذشت، شرکتها کار را برای مصرفکننده سادهتر کردند. بعد از آن فقط کافی بود که پنل یا قسمت جلویی هدیونیت را از جای خود جدا کنیم.مدتی مدلهای برتر هدیونیتها بسته به نمایشگر آنها بودند؛ یعنی آنها که با نمایشگر رنگی بودند و بهاصطلاح Demo دار بودند، محبوبیت و قیمتی بهمراتب بالاتر داشتند. حرفهایها از پخشهای دوطبقه موسوم به ۲DIN استفاده میکردند. این هدیونیتها درواقع همان پخشهایی بودند که روی خود نمایشگر نیز داشتند. اغلب اندازهی آنها ۶٫۱ و برخی نیز ۷ اینچی بودند. این اواخر خودروهای پرآپشن کرهای و ژاپنی مجهز به سیستم صوتی هستند که نمایشگر آن بهصورت توکار و متصل به داشبورد است. هدیونیتهایی که از آن به اسم InDash یاد میشود. علاوه بر اطلاعات موزیک در حال پخش، نمایش تصویر دوربین عقب و روی برخی نیز نمایش فیلم از دیگر قابلیتهای آنها هستند. از نظر کارشناسی و مهندسی، هدیونیتها برحسب قابلیتهای بصریشان اندازهگیری نمیشوند. در حقیقت، وجه تمایز آنها خروجی آنها و قابلیت تعداد اتصالشان به آمپلیفایر، سابووفر، توییتر، میدرنج و سایر باندهاست.
اسپیکر:
در ادبیات مربوط به سیستمهای صوتی، اسپیکر همان باند یا بلندگوست. قطعهای تقریبا بزرگ که وظیفهی اصلی پخش صدای خروجی توسط هدیونیت را به عهده دارد. تمام تلاش کارشناسان سیستمهای صوتی در همین قسمت و برای بیرون کشیدن باکیفیتترین صدا و البته در مواقعی بلندترین صدای ممکنه است. پیش از آنکه بخواهیم از انواع باند خودرو صحبت کنیم، نیاز است که اسپیکر را بهتر و بیشتر بشناسیم. اسپیکرها به دو دستهی اصلی کواکسیال و کامپوننت تقسیم میشوند. مهمترین و پراستفادهترین نوع بلندگوها، این دو مورد هستند. البته زیردستههایی مانند اکتیو پَسیو نیز موجود هستند که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد. در بلندگوهای کواکسیال همهچیز بهصورت ساده در کنار یکدیگر قرار گرفته است. ووفر، میدرنج و تیوتر همگی در یک مجموعه تعریف میشوند.
اسپیکرهای گرد بهدلیل ابعاد کوچکتری که دارند، موارد استفادهشان گستردهتر است. استفاده درون داشبورد جلو، روی دربها و روی طاقچهی عقب، ازجمله مزایای بهرهگیری از اسپیکرهای گرد است. البته این بدان معنا نیست که این سری از بلندگوها قابلیت پخش صداهای بلند را ندارند؛ اما طبق تجربه و بررسی آنچه در بازار است، باندهای دایرهای اغلب در سیستمهای متوسط با هزینهی مقرونبهصرفه انجام میشود. این مدل از بلندگوها از نظر شعاع به چهار دسته ۱۰، ۱۳، ۱۶ و ۲۵ سانتیمتری تقسیم میشوند. البته گروهی از باندهای گرد هم هستند که از نظر کارایی یک سر و گردن از بقیه مدلها بالاتر هستند. این مدلها را کامپوننت مینامند که در ادامه توضیح میدهیم.اما بخش دوم اسپیکرها، مدلهای بیضی هستند که ناگفته پیداست که محبوبیت فوقالعادهای دارند.